قدری سکوت اختیار کنید / آری صدای ضربان قلب ،یا همان دلی که همیشه گرفتار روزگار است و
در خشونت همچو سنگ ودر محبت به سستی شیشه! وبا کوچکترین اشاره ای می شکند
اصلا معلوم نمی شود جنبش از چیست وبه چه طریقی به این دل حالت داده می شود
اگر دل بر روی خاک رفت پس همانجا خیمه می زند وانسان را اسیر می کند
معرفت هم دیگر قدیمی شده
سکوت می کنیم....
به یاد تمام "دوستت دارم" هایی که در گلو ماند !
سکوت می کنیم...
به احترام تمام خاطراتی که درودیوار زندگی را آذین بسته اند !
سکوت می کنیم...
برای لحظه ای بیشتر باهم بودنمان . . . .
و سکوت انگار سخت ترین کار ِ دنیاست !
سکوت می کنیم !
آخ !
دیدی چه شد ؟
من با همین کلمات سکوتم را شکستم....
درمیان نگاه سرد مردم من سکوتم را به هر چیزی
ترجیح می دهم
به خانه ی نامرئی ام پا نگذار
ϰ-†нêmê§ |